طالوت ◕‿◕

وبلاگ ورزش‌دوستان و ورزشکاران جسم_روح_ذهن

طالوت ◕‿◕

وبلاگ ورزش‌دوستان و ورزشکاران جسم_روح_ذهن

طالوت  ◕‿◕

سلام به همه
............................
- مطالب این وبلاگ با هدف گسترش ورزش و تحرّک و نشاط واقعی و پایدار و رفتار صحیح در زندگی انتشار می یابد.
- از پیشنهادهای شما استقبال می‌کنیم.
- شاد و سالم و امیدوار باشید...
............................
وضعیت وبلاگ: نیمه فعال

آخرین نظرات
  • ۳ آبان ۰۰، ۱۷:۲۶ - takarli
    عالی
  • ۳ اسفند ۹۹، ۱۰:۰۱ - نیوشا
    عالی

۴۸ مطلب با موضوع «جالب‌و‌خواندنی» ثبت شده است

لاک‌پشت، پشتش‌ سنگین‌ بود و جاده‌های‌ دنیا طولانی.

می‌دانست‌ که‌ همیشه‌ جز اندکی‌ از بسیار را نخواهد رفت.

لاک پشت

آهسته آهسته‌ می‌خزید، دشوار و کُند؛ و دورها همیشه‌ دور بود.
سنگ‌پشت‌ تقدیرش‌ را دوست‌ نمی‌داشت‌ و آن‌ را چون‌ اجباری‌ بر دوش‌ می‌کشید.
پرنده‌ای‌ در آسمان‌ پر زد، سبک؛
و سنگ‌پشت‌ رو به‌ خدا کرد و گفت: این‌ عدل‌ نیست، این‌ عدل‌ نیست.
کاش‌ پُشتم‌ را این‌ همه‌ سنگین‌ نمی‌کردی.
من‌ هیچ‌گاه‌ نمی‌رسم. هیچ‌گاه. و در لاک‌ سنگی‌ خود خزید، به‌ نیت‌ ناامیدی.
خدا سنگ‌پشت‌ را از روی‌ زمین‌ بلند کرد.
زمین‌ را نشانش‌ داد. کُره‌ای‌ کوچک‌ بود.
و گفت: نگاه‌ کن، ابتدا و انتها ندارد. هیچ کس‌ نمی‌رسد.
چون‌ رسیدنی‌ در کار نیست. فقط‌ رفتن‌ است. حتی‌ اگر اندکی. و هر بار که‌ می‌روی، رسیده‌ای.
و باور کن‌ آنچه‌ بر دوش‌ توست، تنها لاکی‌ سنگی‌ نیست،
تو پاره‌ای‌ از هستی‌ را بر دوش‌ می‌کشی؛ پاره‌ای‌ از مرا.
خدا سنگ‌پشت‌ را بر زمین‌ گذاشت.
دیگر نه‌ بارش‌ چندان‌ سنگین‌ بود و نه‌ راهها چندان‌ دور.
سنگ‌پشت‌ به‌ راه‌ افتاد و گفت: رفتن، حتی‌ اگر اندکی؛
و پاره‌ای‌ از «او» را با عشق‌ بر دوش‌ کشید...

 

چه احساس خوبیه وقتی می شنویم کسی می گوید:

مـــواظـــب خـــودت بـــاش !!!

اما خیلی بهتر از اون اینه که می شنویم کسی می گوید:

خـــودم هــمــیــشـــه مـــواظـبــتــم !!!


یک سرنوشت

طالوت

ارزش

Value



ارزش ده سال را، از زوج هائی بپرس که تازه از هم جدا شده اند.

To realize

The value of ten years

Ask a newly

Divorced couple

ارزش چهار سال را،

از یک فارغ التحصیل دانشگاه بپرس.

To realize

The value of four years

Ask a graduate

ارزش یک سال را، از دانش آموزی بپرس که در امتحان نهائی مردود شده است.

To realize

The value of one year

Ask a student who

Has failed a final exam

ارزش یک ماه را، از مادری بپرس که کودک نارس به دنیا آورده است.

To realize

The value of one month:

Ask a mother who has given birth to a premature baby

ارزش یک هفته را، از ویراستار یک مجله هفتگی بپرس.

To realize

The value of one week:

Ask an editor of a weekly newspaper

ارزش یک ساعت را، از عاشقانی بپرس که در انتظار زمان قرار ملاقات هستند.

To realize

The value of one hour:

Ask the lovers who are waiting to meet

ارزش یک دقیقه را، از کسی بپرس که به قطار، اتوبوس یا هواپیما نرسیده است.

To realize

The value of one minute:

Ask a person who has missed the train, bus or plane

ارزش یک ثانیه را، از کسی بپرس که از حادثه ای جان سالم به در برده است.

To realize

The value of one-second:

Ask a person who has survived an accident

ارزش یک میلی ثانیه را، از کسی بپرس که در مسابقات المپیک،مدال نقره برده است.

To realize

The value of one millisecond:

Ask the person who has won a silver medal in the Olympics

زمان برای هیچکس صبر نمیکند.

قدر هر لحظه خود را بدانید.

قدر آن را بیشتر خواهید دانست، اگر بتوانید آن را با دیگران نیز تقسیم کنید.

 

Time waits for no one. Treasure every moment you have.

You will treasure it even more when you can share it with someone special

این نوشته را به دوستان خود یا هر کسی که برایش آرزوی خوشبختی دارید، ارسال کنید. صلح، عشق و کامیابی ارزانی همگان باد... Forward this letter to friends, to whom you wish good luck. Peace, love and prosperity to all





طالوت
به نقل از:
http://www.beytoote.com

دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی به طرف بقال دراز کرد و گفت:
مامانم گفته چیزهایی که در این لیست نوشته بهم بدی، این هم پولش.
بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد، بعد لبخندی زد و گفت:
چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می دی، می تونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.
ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد، مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات ها خجالت می کشه گفت: "دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار"
دخترک پاسخ داد: "عمو! نمی خوام خودم شکلاتها رو بردارم، نمی شه شما بهم بدین؟"
بقال با تعجب پرسید: چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می کنه؟
و دخترک با خنده ای کودکانه گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!

گاهی ما حواسمون به اندازه یه بچه کوچولو هم جمع نیس که بدونیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت ما بزرگتره.....

 

http://mindbook.blogfa.com

طالوت

 امروز سر چهارراه، کـتـک بـدی از یـک دختـر بچـه‌ی هفـت سـالـه خـوردم!!!

پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف می زدم و برای طرفم شاخ و شونه می‌کشیدم که نابودت می‌‌کنم! به زمین و زمان می کوبمت تا بفهمی با کی درافتادی! زور ندیدی که این جوری پول مردم رو بالا می کشی و... 

خلاصه فریاد می زدم که دیدم یه دختربچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید، هی می پرید بالا و می گفت: 

 - آقا گل! آقا این گل رو بگیرید...

من هم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد می زدم و هی هیچی نمی گفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج این قدر بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: 

 - بچه برو پی کارت! من گـــل نمی خـــرم! چرا این قدر پر رویی! شماها کی می خواین یاد بگیرین مزاحم دیگران نشین و... 

 دخترک ترسید و کمی عقب رفت! رنگش پریده بود! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سؤالو چند ثانیه بعد فهمیدم!

 ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم، اومد جلو و با ترس گفت: 

- آقا! من گل نمی فروشم! آدامس می فروشم! دوستم که اون ور خیابونه گل می فروشه! این گل رو برای شما ازش گرفتم که این قدر ناراحت نباشین! اگه عصبانی بشین، قلبتون درد می گیره و مثل بابای من می برنتون بیمارستان، دخترتون گناه داره...

 دیگه نمی شنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته ی کوچولو چی می گه؟!

 حالا علت سکوت ناگهانیم رو فهمیده بودم! کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود، توان بیان رو ازم گرفته بود! و حالا با حرفاش داشت خرده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له می کرد!

 یه صدایی در درونم ملتمسانه می گفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمی کنه! ... اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!

 تا اومدم چیزی بگم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد! اون حتی بهم آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پرقدرتی که بهم زد، روی قلبمه! چه قدرتمند بود!

ــ  همیشه مواظب باشیم با کی درگیر می شیم!


http://30arg.blogfa.com

طالوت

پـــرچــــــم المــپـیــکــ

پرچم المپیک، پرچمی سفید با پنج حلقه رنگی. رنگ حلقه‌ها از چپ به راست به ترتیب آبی، زرد، سیاه، سبز و قرمز است.

در سال ۱۹۱۳، برای اولین بار پنج حلقه رنگین به عنوان پرچم، توسط کوبرتین متولد شدند. پرچم و نماد المپیک مظهر اتحاد 5 قاره و تجمع قهرمانان سراسر نقاط جهان در بازیهای المپیک است که بر طبق آرمان کوبرتین، با رعایت اصل دوستی به مسابقه‌های برابر و صادقانه می‌پردازند.

مفهوم نمادین پرچم:

نمادی است که بر پیوستگی ملت های جهان تاکید دارد. پنج حلقه، نماد گردهمایی مردم پنج قاره.

شش رنگ موجود در پرچم (به همراه سفید پس زمینه) همان شش رنگی هستند که در تمام پرچم‌های ملی کشورها وجود دارند.

این نماد، وحدت ملت های جهان را پررنگ تر جلوه می دهد و در مقابل ملیت‌گرایی افراطی و رقابت ناسالم کشورها موضع گیری می کند.


شــعـــار رســمی المـپـیــکــ

Citius, Altius, Fortius

«سریعتر، بالاتر، قدرتمندتر»


طالوت

http://www.aftabir.com

http://www.hamshahrionline.ir


شیخی را گفتند:

قوی ترین انسان های سیاره کدامند؟

شیخ قدرى بیندیشیدند، سپس بفرمود:

اهالی ایران زمین!!

مریدی بپرسید: از چه رو یا شیخ؟

شیخ بگفتا:

آب نیترات دار

نان جوش شیرین دار

برنج آرسنیک دار

سبزیجات با فاضلاب

میوه ها با کود شیمیایی و سموم دوز بالا

لبنیات با روغن پالم

گوشت تاریخ مصرف گذشته

سوسیس کالباس مورد دار
مرغ هورمونی

آلودگی هوا

پارازیت

پراید

سقوط هواپیما

و کماکان زنده اند و می خندند و جوک همی پراکنند.
کرگدن و اسب آبی بودندی، تا به حال ترکیده بودندی !!! متعجبمتعجبمتعجب

    

 طالوت

 برگرفته از:

http://www.30arg.blogfa.com

همه ما تو زندگیمون دوست زیاد داشتیم ولی می دونین دوست یعنی چی؟

دوست یعنی اون جمله های ساده و بی منظوری که میگی و خیالت راحته که ازش هیچ سوء تعبیری نمی شه.
دوست یعنی یه دل اضافه داشتن برای اینکه بدونی هر بار دلت می گیره یه دل دیگه هم دلتنگ غمت می شه.
دوست یعنی وقت اضافه ... یعنی تو همیشه عزیزی حتی توی وقت اضافه.
دوست یعنی تنهایی هامو می سپرم دست تو چون شک ندارم می فهمیش ...
دوست یعنی یه راه دو طرفه٬ یه قدم من، یه قدم تو ... اما بدون شمارش و حساب و کتاب.
دوست یعنی من از بودنت سربلندم نه سر به زیر و شرمنده.
دوست یعنی راهنما برای دیدن راه درست.
دوست یعنی یه همراه در تک تک لحظات سخت و راحت.
دوست یعنی من ، یعنی تو ، یعنی خودت .

هر آدم تو هر سن و موقعیتی که هست نیاز به یه دوست خوب داره ...

  

 طالوت

http://www.hamdardi.net