تختی، نه رستم و نه پوریای
ولی بود، بلکه فقط تختی بود. او به خاطر اخلاق خوبی که داشت در دلها جای
گرفته بود و در قلبها نفوذ کرده بود. به یاد ندارم که هیچ گاه بخواهد حتی
به تازه واردهای تیم تذکری بدهد، بلکه همیشه سعی میکرد با اعمال خود
دیگران را راهنمایی کند. مثلا صبح که از خواب بلند میشد تخت خود را مرتب و
زیر تخت را جارو میکرد و همیشه با سر و وضع مرتب سر میز صبحانه حاضر
میشد یا این که زودتر از همه برای تمرین روی تشک میآمد. او با عمل خود
باعث میشد امثال من که تازه وارد بودیم، نیز به وظایف خود عمل کنیم و از
این که بخواهیم این کارها را انجام ندهیم خجالت میکشیدیم. کارهای او واقعا
استثنایی بود. یکی از نمونه کارهای او این بود که همیشه پیش سلام بود.
نقل از:
اکبر حیدری (دارنده مدال برنز المپیک و پیشکسوت کشتی)